"مدتهاست دیگر از هیچ اتفاقی خوشحال نمیشوم. اصلا حوصله خودم را هم ندارم. روزها مثل هم تکرار میشوند، بدون هیچ تغییری. انقدر احساس خستگی میکنم که توان انجام کاری را ...
در مهمانی نشستهاید و همهی جمع حسابی مشغول خوش و بش هستند. تنها شمایید که به دیوار روبرو خیره شدهاید و تمام فکر و ذکرتان این است که چرا تابلو ...
حادثه؛ سانحه یا هر اسم دیگری که رویش بگذاریم؛ در زندگی همه ما بارها و بارها تکرار میشود. هر کسی آن را در زندگیش تجربه کند اما برای عدهای زندگیشان ...