کدام ترس هایمان فوبیا هستند؟

شیوع فوبیا آنقدر زیاد است که همه‌ی ما احتمالا دست کم درجاتی از آن را در طول زندگی خود تجربه کرده‌ایم؛ هرچند که‌‌‌ می‌دانیم عوامل ایجاد کننده آن ترس در واقعیت تهدید ناچیزی را برای سلامتی ما ایجاد‌‌‌ می‌کنند. شایع‌ترین انواع فوبیا معمولا شامل هراس از حشرات، ارتفاع، فضاهای بسته/کوچک، محیط‌‌های شلوغ، جوندگان و سوزن می‌شود. البته فوبیا انواع بسیار متعددی دارد که در این بلاگ چند نوع فوبیا را معرفی می‌کنیم.

 

 

 

تغییر در سبک زندگی، راهی برای فرار از منبع فوبیا

تفاوت بین ترس‌های رایج و اختلال فوبیا در آن است که شدت ای نترسها در اختلال فوبیا آنقدر زیاد است که عملکردهای عادی افراد را تغییر می‌دهد تا جایی که برای مواجه‌ نشدن با هراس خود به شدت در سبک زندگی خود تغییر ایجاد می‌کنند، (مثلا، برای اینکه از پل مرتفعی عبور نکنند، مسیر دیگری را برای رسیدن به محل کار خود انتخاب می‌کنند). غالباً ذهن این افراد بیش از ‌اندازه با محرک درگیر‌‌‌ می‌شود و آن‌ها را غرق در افکار منفی و ترسناک‌‌‌ می‌کند (به عنوان مثال افکاری مانند «من از پس این شرایط برنمیام» یا «اگر از این محرک اجتناب نکنم، قطعا اتفاق وحشتناکی برایم می‌افتد»). وقتی ترس به این شدت باشد، معمولا به عنوان اختلال هراس‌زدگی (فوبیا) توصیف‌‌‌ می‌شود.

 

واکنش‌های فیزیولوژیکی شدید، پاسخ خودکار بدن در برابر فوبیا

هنگام مواجهه با منبع هراس‌‌، سطح اضطراب افراد به شدت بالا می‌رود و در نتیجه واکنش‌‌های فیزیکی ناخوشایندی را تجربه‌‌‌ می‌کنند. حتی گاهی اوقات تنها فکر کردن به یک محرک خاص برای بعضی از افراد باعث بروز واکنش‌های اضطرابی‌‌‌ می‌شود. این افراد غالباً از این آگاهی برخوردار هستند که محرک هراس نمی‌تواند به آن‌‌ها صدمه بزند (مثلاً یک عنکبوت خانگی)، اما همچنان غلبه بر هراس برای آنها بسیار دشوار به نظر‌‌‌ می‌رسد.

 

 

تجربیات شخصی من از انواع فوبیا

ترس از ارتفاع :

« اولین تجربه من از فوبیای ارتفاع به حدوداً 16 سال پیش که دانشجوی دوره لیسانس بودم ، برمیگردد. موقعیت دانشگاه به گونه‌ای بود که برای تردد، مجبور به استفاده از پل عابر پیاده بودم. هر روز با حسرت به دانشجوهایی که به راحتی از پل استفاده می‌کردند نگاه می‌کردم اما خودم به دلیل فوبیای ارتفاع شدیدی که داشتم، مسافتی حدودا یک کیلومتری را طی می‌کردم تا بتوانم از خط عبور عابر پیاده چهارراه استفاده کنم! این ترس همه جا همراه من بود، از ساختمان‌های مرتفع شیشه‌ای و نرده‌های بالکن خانه گرفته تا پیچ و خم‌های مرتفع جاده چالوس.»

ترس از مرگ:

« در کودکی وابستگی عاطفی زیادی به پدربزرگ و مادربزرگ پدری‌ام داشتم تا اینکه متاسفانه به فاصله کوتاهی هر دو نفر آنها را از دست دادم. از آن پس مدام نگران این موضوع بودم که عزیزانم را از دست بدهم».

چند برخورد ملموس با فوبیای مرگ: چک کردن تنفس والدین حین خواب، شاید تجربه آشنایی از کودکی همه ما باشد. یا مادری که مدام بر بالین کودکش می‌رود تا از سالم بودن او اطمینان پیدا کند.

 ترس از حیوانات:

« هنوز ترس دیگری همراه من است که نباید از برطرف کردن آن اجتناب کنم، ترس از حیوانات -که حتما از تمام خاطرات این فوبیا هم برایتان خواهم گفت – به امید روزی که به تجربه شیرین حل شدن این ترس هم دست پیدا کنم.»

 

آشنایی با انواع فوبیا و ماهیت آنها شروع مسیر پر فراز و نشیب و البته جذاب درمان است. با ما همراه باشید تا با کمک هم در بلاگ‌های بعدی این راه را ادامه دهیم.

 

 

 

منبع: کتاب راهنمای خودمراقبتی فوبیا، جیمز کلرک، 2007

دانشجوی رشته روانشناسی در مقطع کارشناسی‌ارشد است
این بلاگ تحت نظارت فرنوش مومنی تهیه و تولید شده.