تاثیر تله آسیب پذیری در برابر بیماری در زندگی ما چقدر است ؟

  • صفحه اصلی
  • وبلاگ
  • تاثیر تله آسیب پذیری در برابر بیماری در زندگی ما چقدر است ؟

“من عادت دارم دائماً برای کنترل سلامتی خودم چکاپ های  لازم را انجام بدم، طبق تاریخ مشخص در هر فصل آزمایش کامل میدم تا قند خون و چربی خونم را کنترل کنم، در تاریخ مشخص از سال به متخصصین مختلف مراجعه می‌کنم که از سلامت خودم اطمینان پیدا کنم، هر ۶ ماه یکبار به دندان پزشکی مراجعه می کنم تا اگر دندانم نیاز به ترمیم داشته باشد قبل از عمیق شدن آسیب آنرا برطرف کنم ، سالی یکبار سلامت قلبم را چک می کنم و در پایان هر سال برای اطمینان پیدا کردن از چربی کبد وسنگ کلیه سونوگرافی انجام می دهم، در این صورت احساس آرامش نسبت به سلامتی خودم دارم و خیالم راحت می شود . قبل از اینکه آسیب جسمانی من را تهدید کند از آن پیشگیری می کنم.اگر بنا به هر دلیلی دچار بیماری شوم در خصوص آن بیماری انقدر مطالعه می کنم تا بینش کافی نسبت به روند درمان و رسیدن به بهبودی پیدا کنم و هر دستورالعملی که پزشک متخصص برای این روند به من می دهد دقیق انجام می دهم تا اطمینان پیدا کنم بهبودی ام را بدست آورده ام.”

این شرح حال یکی از دوستانم است که با افتخار نسبت به اهمیت به کیفیت سلامتی اش در طی زندگی برایم وصف می کند.اضطراب و نگرانی بیش از حد در کلام این فرد احساس میشود، همه تلاشش را می‌کند که جلوی اتفاقات ناگوار را بگیرد و از خودش و همچنین از اطرافیانش محافظت کند و بتوانند همه چیز را تحت کنترل خود داشته باشد.

 

تاثیر تله آسیب پذیری در برابر بیماری در زندگی ما چقدر است ؟

 

  • زمانی که فرد دائماً گوش به زنگ یک فاجعه و اتفاق ناگوار است و با شنیدن هرنوع بیماری از طرف دیگران تمام علائم آن بیماری را در خود تلقین میکند و دچار اضطراب می شود که به آن بیماری مبتلا شده است و یا دائماً ذهنش درگیر این است است که دچار یک بیماری مرگ آور شود بدون اینکه هیچ گونه علائمی داشته باشد.

 

  • این افراد دارای ترسهای غلو شده ای هستند که به موجب آن احساس می کند وقوع فاجعه حتمی است و هر لحظه امکان رخ دادن آن وجود دارد و از دست او نیز برای جلوگیری از وقوع آن کاری ساخته نیست، و همچنین ممکن است وابستگی افراطی به افراد مهم زندگی خود مخصوصاً والدین داشته باشند.

 

  • از ویژگی این افراد این است که دائم به مطالعه وسواس گونه ای از بخش حوادث روزنامه ها می‌پردازند و در انتظار این هستند که این که چنین حوادثی در زندگی شان رخ بدهد و یا سعی میکنند از موقعیت هایی که ایمن به نظر نمی رسند اجتناب کنند.

 

 

در هنگام برخورد با این افراد آنها نیاز دارند که از ما اطمینان خاطر بگیرند که دچار بیماری نشده اند و علائمی که در خود تلقین کردند واقعی نمی باشد، دائماً به دنبال پیگیری علائمی که در خود احساس میکنند از طریق مقالات ،کتاب ها ، متخصصین و حتی اطرافشیان  که به آنها تایید دهند در  سلامت کامل به سر می‌برند و خطری آنها را تهدید نمی‌کند، گاهی پیش می آید شدت این آسیب پذیری در آن ها علاوه بر ضررهای جسمانی بیشتر است و شامل ترس از آسیب و بلایای طبیعی مانند سیل ، زلزله یا حتی مرگ در اثر آلودگی هوا باشد و همچنین ممکن است است گاهی احساس کنند دچار عدم کنترل خود و دیوانگی و از دست دادن تسلط بر خود شوند، و نیاز دارند به آنها امنیت خاطر دهیم که خطری و آسیبی آن‌ها را تهدید نمی‌کند.

در نحوه برخورد با اینگونه افراد ما باید به آنها کمک کنیم که بپذیرند فجایای زندگی اجتناب ناپذیر است و قرار نیست بنا به هر رویدادی آنها نیز آسیب ببینند، ابتدا باید ریشه تحولی شکل‌گیری این افکار در آن ها برایشان روشن شود ،که در بیشتر مواقع والدین نقش بسیار موثری در این نگرش دارند، بعد از پیدا کردن بینش کافی از واقعی نبودن این شدت احساس خطر  و آسیب، لیستی از ترس های خود تهیه کرده و به کمک درمانگر از ناکارآمدی آن ها در باورهایشان آگاه شده و رفتارهای خود را بر اساس واقعیت تطبیق داده و نسبت به آسیب های احتمالی واکنش واقع بینانه از خود نشان دهند.

روان‌جو و دانش آموخته‌ی روانشناسی