چند روز پیش انیمیشنی به نام «روح» (Soul) نظرم را جلب کرد. انیمیشنی که من را یاد خیلی از اطرافیانم میاندازد. انسانهایی که «ترس» عجیبی دارند. ولی به خاطر نداشتن ...
"مدتهاست دیگر از هیچ اتفاقی خوشحال نمیشوم. اصلا حوصله خودم را هم ندارم. روزها مثل هم تکرار میشوند، بدون هیچ تغییری. انقدر احساس خستگی میکنم که توان انجام کاری را ...
در مهمانی نشستهاید و همهی جمع حسابی مشغول خوش و بش هستند. تنها شمایید که به دیوار روبرو خیره شدهاید و تمام فکر و ذکرتان این است که چرا تابلو ...
حادثه؛ سانحه یا هر اسم دیگری که رویش بگذاریم؛ در زندگی همه ما بارها و بارها تکرار میشود. هر کسی آن را در زندگیش تجربه کند اما برای عدهای زندگیشان ...
در مهمانی لب به هیچ غذایی نمیزند، چرا که گمان میکند با برداشتن اولین قاشق غذا تمام سرها به سمت او برمیگردد. دانشجویی که تا انتهای کلاس برای رفتن به ...
گربهای از آن سوی پیادهرو رد میشود و شما تا شب تپش قلب دارید. در هر رستورانی حاضر نیستید لب به غذا بزنید، چون فکر میکنید بیماری همه جا در ...