نمیدانم من اینطور فکر میکنم، من این احساس و افکار را داشتهام یا شما هم مثل من تجربه چنین افکاری را دارید؟ دقت کردهاید انگار برای ما که درگیر فوبیا هستیم، این موقعیتها بیشتر هم پیش میآید. گویا ما بیشتر از دیگران در معرض چیزی قرار میگیریم که از آن وحشت داریم یا می ترسیم. حتی بهنظر میرسد موقعیتهای زندگیمان جوری پیش میرود و ناخودآگاه مسیری رقم میخورد که برای ما وحشت آفرین است. شاید قرار است ما بیشتر از دیگران با ترسهایمان دست و پنجه نرم کنیم!
چرا فوبیا یک اختلال است؟
یادم میآید زمانی که ازدواج کردم، همسرم بخاطر شرایط شغلی در شهر دیگری ساکن بود. نزدیک به ۸ ماه تا یکسال از روزهای اول زندگیمان، فقط دو روز آخر هفته را میتوانستیم کنار هم باشیم. همسرم معمولاً آخر هفتهها به تهران میآمد و شنبه صبح زود برمی گشت. اما یکی دو بار که قرار شد من پیش او بروم، با خودم فکر کردم شرایط همیشه جوری پیش میرود که من بیشتر در این موقعیت قرار بگیرم. من و ترس از ارتفاع یک طرف و حالا قرار بود به تنهایی سوار هواپیما شوم. به جرات میتوانم بگویم آن روزها در مسیر ۵۰ دقیقهای پرواز، تا حدی از من انرژی گرفته میشد که تمام علائم فیزیولوژیکی اضطراب را در خودم احساس میکردم.
هر بار به قدری بدنم را منقبض کرده بودم و درد داشتم که انگار ۱۰ تا ۱۲ ساعت پشت ماشین نشستهام؛ طوری که وقتی به مقصد میرسیدم بهشدت خسته بودم. فکر میکردم این بازی روزگار است؛ طوری همه چیز را پیش میبرد که وقتی میخواهیم از چیزی اجتناب کنیم، بیشتر با آن رو به رو میشوم! اما نه، اینطور نیست. واقعبینانهاش این است که شرایط برای همه یکسان است ولی چون برای ما خیلی سخت و تلخ است، بیشتر به چشممان میآید. همین یعنی فوبیا یک اختلال است.
چه علائمی نشاندهنده فوبیا است؟
برای شروع و آشنایی با اختلال فوبیا یا همان هراسزدگی میخواهم به این چندسوال پاسخ دهید، تا قدم به قدم این اختلال و علائمش را بیشتر بشناسیم:
- آیا از یک حیوان، یک موقعیت یا یک شیء خاص ترس شدیدی دارید؟
- آیا سعی میکنید تا به هر قیمتی از یک شیء، موقعیت یا حیوان اجتناب کنید؟
- آیا هنگام مواجهه با یک شیء، موقعیت یا حیوان احساس اضطراب، عصبیشدن یا وحشت میکنید؟
اگر پاسخ شما به هر کدام از این سوالها “بله” باشد، احتمالا شما از فوبیا رنج میبرید. برای اینکه بیشتر مطمئن شوید، به موقعیتهایی که هراسآورند فکر کنید؛ تا به حال کدام یک از این علائم را تجربه کردهاید؟
- تپش قلب بالا | عرقکردن | احساس سنگینی یا درد در قفسه سینه | اضطراب |بیحسی یا گزگز انگشتان دست و پا |تغییر در سرعت تنفس | سرگیجه | دلشوره | تهوع | بیقراری
اگر از این علائم چندتایشان برای شما اتفاق افتاده است، وجود فوبیا را در خود جدی بگیرید. البته نیازی به نگرانی نیست، این یک مشکل معمول است و اغلب افراد میتوانند بر آن غلبه کنند.
چگونه با فوبیای احتمالی خود برخورد میکنیم؟
معمولا ما با سه روش به فوبیا واکنش نشان میدهیم. اولین مواجهه ما با هراسهایمان اجتناب است؛ درست مثل من، زمانی که بجای عبور از پل عابر پیاده ترجیح میدادم دهها متر پیاده بروم. برخورد متدوال دیگر بین کسانی که به فوبیا دچارند، خودداری از انجام رفتارهای ایمن است. نهایتا حالت سوم این است که ناچار باشیم با هراس خود مواجه شویم که بهشدت احساس ناراحتی میکنیم.
وقتی با هراسهایتان مواجه میشوید، افکار شما تعیین میکنند چگونه در موقعیت رفتار کنید. موقعیتهای هراسآور شما چه افکاری را بهذهنتان میآورد؟ هر کدام از این عبارتها برخورد ذهنی شما در هنگام روبرو شدن با ترس یا همان فوبی است:
- من آسیب میبینم.
- من نمیتوانم بر اضطرابم غلبه کنم.
- احساس میکنم دچار حمله قلبی میشوم.
- تعادل روانی خود را از دست خواهم داد.
- ممکن است بیهوش بشوم.
- کسی به جز من دچار این مشکلات نیست.
- فقط چون دوستم همراهم بود توانستم با هراسم کنار بیایم.
- اگر از هراسم دوری نمیکردم، فاجعه به بار میآمد.
شناخت علتها و نشانههای فوبی اولین قدم برای درمان آن است. پس تا اینجا اگر متوجه شدهاید ترس یا هراستان از جنس فوبیاست، برای گرفتن کمک از یک روانشناس زمان را از دست ندهید. حتی اگر کسی از اطرافیانتان درگیر این اختلال است، آگاهی شما بزرگترین همراهی با او در این مسیر است.
منبع: کتاب راهنمای خودمراقبتی فوبیا، جیمز کلارک، 2007