این روزها که بازار اخبار بیشتر از هر زمان دیگری داغ است، چه دوری و چه نزدیکی به دنیای خبرها انتخاب دوسر باخت است. شرایط آنطور نیست که با بی خبری آب از آب تکان نخورد، حتی بی خبری شاید به قیمت جانمان هم تمام شود و درگیری بیش از اندازه با اخبار هم به روانمان به شدت آسیب میزند! اما چاره چیست؟
حتی اگر حساب کاربریمان در همه شبکه های اجتماعی را مسدود کنیم، این روزها خبر راهش را به زندگیمان باز میکند. مهمترینش همین جریان کوید19 است که هر چه میگذرد، زندگیهای بیشتری را دگرگون میکند. اما تنها این نیست و نیاز به بازگویی هم نیست؛ کم نیست دلنگرانیهای دیگری که خبررسانش تک تک ما هستیم، چرا مدتهاست که جزئی از روزمرگیهایمان شده اند؟ در این شرایط گلوله برفی اضطراب روز به روز بزرگتر میشود و به نظر میرسد روز به روز کنترلمان بر شرایط کمتر. این ترس گاهی انقدر بزرگ میشود و تبدیل به ترس از بقا؛ و فکر میکنیم همه نیازمان خلاصه میشود در “میخواهیم زنده بمانیم!”
یک قدم به عقب بازگردیم، با همه بزرگی ترسهایمان و واقعیتهایی که در کنارش زندگی میکنیم، اما هنوز میتوانیم چیزهایی را کنترل کنیم یا بهتر بگویم، هنوز امیدی هست! اصلا همین مهمترین کاری که از دستمان برمی آید، مراقبت از “امید”مان است. در این شرایط شاید گفتن و شنیدن امید، خیلیها را ناامیدتر کند و خیلیها را عصبانی؛ اما آخرین نور که در تاریکی راه را نشان میدهد، همین امید است. اما چگونه؟!
اولین کاری که پیشنهاد میکنم هر روزتان را با آن شروع کنید، یادآوری این 6 نکته است:
- احساسات منفی خود را بپذیرید
- بپذیرید رسانه ها کار خودشان را میکنند!
- در انتخاب منابع خبریتان گزینشی عمل کنید
- میان پیگیری اخبار و فعالیتهایی که دوستدارید، تعادل برقرار کنید
- درباره اخبار با دیگران صحبت کنید
- اوضاع آنقدرها که به نظر میرسد، بد نیست!
این 6 گام بخشهای مهمی از خود مراقبتی است؛ روشی که کمک میکند تا با وجود قرارگرفتن در جریان اخبار، از خودتان در برابر آسیبهای روحی مراقبت کنید. پذیرش احساسات منفی باعث میشود تا بتوانید با خود همدلی کنید، همدلی اولین قدم برای کاهش اضطرابتان است. قدم بعدی این است که بدانیم ، سیاستهای رسانه ها ایجاب میکند، در جریانسازی خبری پیشی بگیرند. پس گاهی رقابت بر رسالت برای فضای اخبار اثرمیگذارد. با این حال در انتخاب منابع خبری دقت کنید، شنیدن اخبار از رسانه های مختلف با گرایشهای مختلف، راهی برای درک بهتر حقیقت است. از فعالیتهایی که از انجامدادنشان لذت میبرید، غافل نباشید، تعادل در بخشهای مختلف زندگی فضای ذهنتان را متعادل میکند. گاهی اخبار مثل یک توپ کوچک در ذهنتان مدام بالا و پایین میشود؛ سعی کنید دربارهاش با دیگران صحبت کنید. گفتوگو یکی از راههایی است که تنش را کم میکند و همدردی در آن شکل میگیرد. آلن دوباتن در کتاب «اخبار» میگوید که رسانه ها دست روی اخبار بد میگذارند، چون ارزش خبری بیشتری دارد؛ اما کمتر کسی به یادمان می آورد که خبرهای خوب ریز و درشتی هم همزمان در حال رخ دادن است. پس اوضاع حتی اگر وخیم باشد، اما سیاه مطلق نیست.
با این حال اگر با خود مراقبتی هنوز افکار منفی و بدبینیهایتان ادامه پیداکرد، احتمالا این یک نشانه است. علامت اینکه شما در تله منفی نگری افتاده اید. البته شما بخاطر خبرها و اوضاعی که اطرافتان است به این دام نیفتاده اید، بلکه این موقعیت باعث شده تا پایتان لابه لای ریسمانهایش، گیرکند. یعنی زخمهایی ناشی از تقلای شما برای رهایی از این بند، باعث شده بیشتر از هر زمان دیگر از وجود این تله آگاه شوید. شما قبلتر هم بابت وجود تله بدبینی زخم خورده اید، اما آنقدر کاری نبوده اند تا برای رهاشدن از آنها انگیزه کافی داشته باشید.
اگر نشانه های این تله را بشناسید و در موقعیتهای مختلف وجودشان را در خود بررسی کنید و کمی در افکار و رفتارتان دقیق شوید، میتوانید از وجود یا نبود این طرحواره در خودتان بیشتر مطمئن شوید. وقتی تله منفینگری در شما فعال است:
- اتفاقات بد را با فرضیات ذهنی خود، پیشبینی میکنید؛ یعنی مدام میگویید: «اگر چنین شود، پس … »
- استاندارهای انعطاف ناپذیری دارید ، که قبلا نتوانسته اید به آنها برسید؛ یعنی «باید»هایی دارید که شدنی نیستد.
- همه چیز برایتان سیاه و سیاه است؛ یعنی میان صفر و صد گزینه دیگری ندارید!
- فاجعه سازی میکنید؛ یعنی اتفاقات منفی برایتان حکم پایان دنیا را دارد!
- احساستان در مقابل واقعیت قرار میگیرد؛ یعنی بیشتر از واقعیت به احساساتتان اجازه میدهید تا زندگی شما را تعریف کند، احساساتی که لزوما واقعی نیستند.
اگر با وجود خود مراقبتی هنوز این نشانه ها در شما وجود دارد، آن را با یک درمانگر درمیان بگذارید؛ چرا که عبور از آنها به تنهایی ممکن نیست. این جنس از افکار آزاردهنده، ریشه در جایی دارد که به مهارت و دانش یک درمانگر نیاز دارد.